باب اسفنجی
راستی امیرمحمد اینقدر قشنگ میگی:باب اسفنجی که داداشی هم فدات میشه.این روزا همش مقلد داداش امیرحسینی و پیششی.
امیرحسینم تو مهد خیلی دوست پیدا کرده:پوریا مجتبی هستی امیرحسام امیرمحمد و ...
دوستیش با پوریا هم جالبه:زهرا جون گفته با هم دوست شین اونا هم دوست شدن!!به همین راحتی به همین خوشمزگی.
مجتبی عینکیه و الان فهمیدم چرا همش تو ماشین عینک بابا رو میزنی تایه کم شبیه مجتبی بشی!
دوستون دارم.بووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی