اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

امیرمحمد من دو هفته مونده که 2ساله بشی.

1393/8/3 17:36
نویسنده : ماماني
184 بازدید
اشتراک گذاری

امیرمحمد نازم گاهی  خودتو به خواب می زنی تا من بگم: "هیس، امیر محمد خوابیده." تا تو  غش کنی از خنده که مثلا سرم کلاه گذاشتی.و با چشم بسته میگی:لالا و بعد درحالیکه شیر از گوشه لبت میچکه میخندی.

به پتو میگی:اتو علاقه شدیدی به تو پتو خوابیدن داری.

ش ش با کسره:یعنی پاچه شلوارمو پایین بکش!!!رو دیده شدن ساق پات خیلی حساسی.

حالا دیگه تقریبا همه چی میگی.البته هنوز بینی رو بلد نیستی.

صبح تو مهد دست خاله رو میگیری از پله ها میرین بالا 1 و 2 و تو میگی:3

کماکان مامانی یعنی مامان من و بابا یعنی بابای من و بابامدی هم بابای خودته.داش هم بعله:داداش

با شنیدن خاله سمیه هم جیغ میکشی.اینم یه مدلشه خوب.

ظهر که برگشتیم منو کشوندی رو تخت تا شیر بخوری و بخوابی ازت پرسیدم خونه بابابزرگ چیزی خوردی سرتو تکون میدی یعنی آره.غذا نمیخوای؟دستتو به شدت به چپ و راست تکون میدی یعنی:نه

چیزی خوردی؟گوشت!!!

عاشقتم مامانی.بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)