خوش سلیقه
آماده شدیم بریم بیرون.مانتو آبی و شال تقریبا خاکستری پوشیدم با کیف عسلی.امیرمحمد اومده کیفم گرقته برگردونه از تو کمد کیف آبی رو بهم میده میگه مامان این خوشگله😆😘😘😘😘
دستبند بعد از دو سال پوشیدم برم عروسی.خوب تا حالا ندیدنش همش میگه مامان خوشگله من ندارم.بخریم؟
کماکان میگی!اه جی جی مامان فاطی.صداتو میکشی و ناز داری.خوبه پسری ها
تازگی ها از گریه شدید برا رسیدن به مقاصد کمک میگیری.دوست دارم.بوووس
الانم میگی مامان فاطی ناخون میخورم😲😲انگشتت تو دهنت.بهترین کار آینه که عکس العمل نشون ندم.
چراغا هم تو روز روشن داری همراه پنکه. و شب خاموش میکنی.
امیرحسین دیگه حوصله اش سر رفته و میگه نکنه پرایدمونو فروختی.میگم دست بابابزرگ که ماشین ندارن.میگه!خوب پی کی رو بهشون بدین😈
عاشقتم.بووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی