مرداد94
سلام.خوشگلای مامان.عروسی نجمه خاله هم به خوبی تموم شد و به امیر محمد خیلی خوش گذشت طوری که آخرین ماشینی که هز تالار بیرون رفت ما بودیم.ماشین عروس رو دیدی و میگی واییی چه قدر گل.و دوست داشتی بری توش بشینین.تو خونه هم همش رو مبل کنار مجید آقا بودی.
یک هفته ای خونه بابابزرگ مهمون بودین و به دل امیرحسین شد.آخه پنج تااااجوجه!!!!تو خونمون دیدیم.
راستی مرغ عشقی مامانی هم شش تا تخم گذاشته که دوتاشون فعلا دنیا اومدن.امیرمحمدم دست همه رو میگیره و میره جوجه ها رو ببینن.
با محمد متین و سید زهرا جوری و حالا دیگه امیرمحمدم دوستشون داره و میگه سنگینه تا اونو از مامانش بگیرم و رو پاهای خودش بذارم.امیرحسین خیلی محمد متینرو دوست داره و لقب سردسته خرابکارا رو گرفته.
عاشقتم.بووووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی