اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

یک هفته پر حادثه

1393/11/15 16:03
نویسنده : ماماني
165 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسرای خطرناک خودم

روزای خوبی رو پشت سر نگذاشتیم.اول از همه امیرمحمد جان یه روز آینه بزرگ پاتختی رو کشید تا لب میز و با گیر کردن انگشتش و بلند شدن صداش متوجه خطر شدم و از سقوط اون آینه بزرگ جلوگیری شد.

دوم امیرحسین بلا تو خونه بابابزرگ رفته اون سر حیاط و با کبریت میخواسته لاستیک ماشین اسباب بازیش رو لحیم کنه و البته که چوب کبریت رو خاموش نکرده و در رو بسته .بعد از مدتی بابابزرگ میره دستشویی و میبینه بوی دود میاد و مامانی رو صدا میزنن و میبینن انباری آتیش گرفته.خدا رو شکر با شلنگ آتیش خاموش میشه اما یه شیشه بنزین اونجا بوده و عمق فاجعه تنمو میلرزونه.به خیر گذشته

و آخرین موردم دوباره دیشب امیرحسین یه لیوان رو تو راه پله ها شوت میکگنه و انگشت پاش زخمی میشه و البته مهدیـ آقا اونجا بوده پاشو میشوره و چسب میزنه.امیرمحمدم همش دنبال سیمه تا بزنه به پریز برق.خلاصه که خطرا از بیخ گوشمون رد میشن.

خدایا مواظب کوچولوهامون باش.خداجون خیلی دوست دارم.ممنون که هوامونو داری.

پسندها (1)

نظرات (0)