گل پسرای مامان
امیرمحمد جونم عاشق نشستن روی دو پا هستی.امروز همراه بابا کنار باغچه خونه همسایه نشسته بودین و تازه به منم اشاره که بیا.یه گل کوچولو برام چیدی.ممنونم گلم اما نباید گلا رو بچینی عزیزم.راستی دیشب بدجور سرفه میکردم همتون خوابیدین و منم فداکاری کردم رفتم تو حال بخوابم که نصفه شبی امیرحسین جان منو بیدار کرد که بیا مامان امیرمحمد گریه میکنه برا شیر شبت بیدار شده بودی.مرسی داداشی گلمون که اینقدر امیرمحمدو دوست داری.الانم پازل حضرت هود و قوم عاد رو به قول خودت 3دیقه ای کامل کردی.راستی دایی اسد عمل داشت و الان خوبه شب خونه مامانی دعوتیم آخه دعای کمیل دارن.ویه خبر خوب از این هفته شنبه ها بیکارم چون پیش دانشگاهیام تعطیل شدن.آخ جون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی