شب چله98
سلام گل پسرا.امسالم مثل روال این چند سال شب چله رفتیم م و خونه بابابزرگ بودیم.تا 9شب هنوز عمو محسن نیومد.خوب ناراحت بودین به خصوص امیرحسین که کلی برنامه ریخته بود با خاله سمیه و زله درست کرده بود.دیگه شام خوردیم و برگشتیم شهرمون.
رفتیم خونه مامانی و خوب همه جمع بودن و طول داده بودن تا برسیم.خیلییی خوب بود.کلی عکس گرفتیم و البته زودتر هم برگشتیم تا بخوابین برای صبح روز بعد.دوستون دارم.بووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی