اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

اخرین شب قدر96

1396/3/31 12:30
نویسنده : ماماني
196 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.خوشگلای مامان
شب دعای امسالمون به اتفاق جالب افتاد.بابابزرگ بالا رو فرش کرده بودن.که تو لخته آخر کولر روشن باعث میشه همه جا برق داشته باشه:سوتl:دیگه بابابزرگ کمک کرد و تو حیاط رو فرش کردیم.بابا هم حسابی ناراحت بود.و این جور موقع ها فقط نگاه میکنه:pensive::pensive:
حیاط فرش شد خاله ها دیرتر اومدن.امیرعلی مریض بود و از ظهر بالا میاورد.اونوقتم بغل مامانی گریه میکرد و فقط منو می خواست.خاله سمیه که رسید اومد پیشم زدم زیر گریه:
کم آورده بودم شدید.
بقیه خاله ها رسیدن دیگه کارا رو روال افتاد.اون بابابزرگ و عموها وعمه هم نیومدن.فقط نیم ساعت آخر عمه محدثه اومد:neutral_face:
دوره قرآن تموم شد
اماااا همه چی تو دلم مونده
هنوز ناراحتم:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)