انار
سلام.پسرای گلم.دیشب امیرمحمد از چهار عصر خوابید تا صبح.امیرحسین از شش تا صبح.البته یک و نیم نصفه شب و سه و نیم و بالاخره پنج بلند شد تا شعر انار رو حفظ کنه.منم صدامو ضبط کردم و خوابیدم.مامان بدجنس.امیرمحمدم برا اولین بار بیدار شد و جیش رو گفت.و البته صبح تو سیل رفتیم مدرسه.خیلی تماشایی بود و البته دیدنی.رانندگی کردن بسی کیف داد.دوستون دارم.بوووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی