مامان امروز 36ساله می شود.تولدم مبارک!!
سلام پسرای گلم.امروز تولد مامانه.ظهری که بهتون گفتم امیرحسین محکم بغلم کرد و بعد ویفرشو داد بهم مثلمهربورام کیک بپزه.امسیرحسینم که آینه و کارای داداشش رو تقلید میکنه.
دیشب که از خونه بابابزرگ برمیگشتیم امیرحسین بد خواب بود و بهانه جویی داشت بابا هم عصبانی شد و گفت دسیگه حق نداری بری خونه بابابزرگ اونم گریه و در نهایت امیرحسین با گریه رو مبل خوابید رفتم سراغش که میگه:بابا منو از خونه بیرون کرده!!گفته لباساتم ببر خونه بابابزرگ.خیلی بهت برخورده بود.
اما خوبیش اینه که امروز دیگه اومدی خونه خودمون.
امیرمحمدم هنوز سرفه میکنه و دیشب دو بار بالا آورد پماد چشمی رو هم قایم کردین و نمیذارین به چشماتون بزنم.اوضاعی داریم .
و اما خبر خوب بالاخره مدل مد نظرمون برا ال ای دی رو سفارش دادیم و جمعه نصبش میکنیم.امیرحسین عاشق کنترل جادوییشه.دو تا تابلو جدید خریدیم که هیجان امیرمحمد واقعا دیدنی بود.
و اما امیرمحمد برگ گل محبوب خاله سمیه رو کنده بود بهش میگم کی این کارو کرده؟میگه:محمد متین(طفلی فقط9روزشه)
دوستون دارم.بوس