تو و داداشیت
پسرنازم سلام.کماکان شبا برات قصه میگم.ترجیها علی بابا یا قصه ماهی کوچولو و درخت آلبالو که عاشقشی.
جدیدا با داداشی پهلوی هم میخوابین.دیشب میگی:من امیر محمد رو اندازه دنیا و مردمونش و تموم خونه هاش دوست دارم.بیشتر از مامان و بابا!!
دیروز اصلا نمی ذاشتی بخوابیم آخرشم داداشی رو سپردم بهت و خودم تو یه اتاق دیگه رفتم و خوابیدم!!!بعد نیم ساعت که اومدم داشتی با داداشیت بازی می کردی.بلدی قهقهه اشرو دربیاری.حتی با عطسه کردن و صداهای ناجور درآوردن.
الان زنگ زدی بیام دنبالت مامانی میگه با علی بازی میکنی.
خیلی دوست دارم بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی