شله زرد!!!
پسمل گلیا سلام.خوشگلا دوتایی تون تو حمومین.
رفتیم بیرون براتون کفش تابستونی خریدیم برگشتنی میوه.اینقدر گرم بود که شیشه آب امیرمحمد تموم شد و نصف میوه ها.امیرحسین که اولش نمیخورد چون دیشب با هم افطاری خورده بودیم.میگفت روزه ام. ولی بعد دخل موز و هلو و شلیلا رو درآوردین دیگه جای نهار نذاشتین.
دیشب بعد مدتها برات قصه گفتم و بهدش اون قصه الکی تبدیل به مطالب جوک مانند و حرفای الکی و قهقهه های نصفه شبی شد.آخرشم میگی مامان جان من بازم از این حرفای خنده دارت بزن بخندم.عاشقتم مامانی.بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی