بابابوزو
امیرمحمد جونم سلام.خوشگلم این دو سه روز بیشتر از همیشه با هم بودیم همو لوس کردیم.بازی کردیم خندیدیم.خونه بابابزرگ رفتی و عاشق خاله سمیه شدی و با دیدنش قهقهه زدی.صبحم خونه بابابزرگ رفتیم و اونجا حسابی آب بازی کردی و خودتو خیس کردی راستی بالاخره میگی:بابابوزو یعنی بابابزرگ.
همراه داداشی ماشین پیکان زرده رو تو و بیرون شستین یه کارواش حسابی.
الان برگشتیم و شیر خوردی و خوابیدی.عاشقتم.بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی