اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

پسر سحرخیز من

1392/10/13 20:39
نویسنده : ماماني
344 بازدید
اشتراک گذاری

امیرحسین جانم یکی از خوبیای مهد رفتنت اینه که هر شب زود می خوابی و صبح هم زود بیدار میشی و گاهی وقتا ما خوابمون میاد و البته الان بیدار میشی میری تلویزیون روشن میکنی با صدای کم.میری در یخچال رو باز میکنی حلوا و خرما و میوه برمیداری تخمه هم کنارش و حسابی خوش میگذرونی امروز حدودا نه و نیم اومدی یخ زده تو بغلم.نگو بابا پکیج حال رو شبا قطع میکنه و پرده رو میکشه اما نورش تو تلویزیونه و تو دوباره پرده رو میبندی و پتوتو میبری رو خودت میندازی.خلاصه یساطی داریم باهات.ما رو ببخش که تا لنگه ظهر خوابیدیم.بعد مدتها صبح زود بیدار شدن حسابی چسبید.البته داداشی هم کیف میکنه و هی این ور و اون ور میشه چشاشو باز میکنه تا منو میبینه میخنده و دوباره میخوابه تا بتونه هم شیر میخوره و خوشحال که مهد خبری نیست.البتهخ یادم رفت در این بین چندین بار هم به مامانی زنگ میزنی و آخرشم مثل امروز طفلکی مامانی با دهن روزه میاد دنبالت و دوباره پیاده برمیگردین.فداتون بشم بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)