تصادف
امیرحسین نازم سلام.دیشب به اصرار آرایشگاه رفتی و بعد حموم خونه مامانی رفتی به قول خودت زشته برم به مامان آقا رضا و جواد آقا سلام کنم یه احوال پرسی کنم و البته زود برگشتی.اما امروز سر چهارراه مهدتون تصادف کردیم.البته من مقصر نبودم ولی خوب یه کوچولو ترسیدیم.برا زهرا جون هم ماجرا رو تعریف کرده بودی و اون هم شماها رو برده بودن پایین تا تاب بازی کنین و روحیه اتون عوض بشه.دوست دارم بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی