اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

خاطره جا مونده از فکر کنم پارسال

1392/6/6 10:45
نویسنده : ماماني
144 بازدید
اشتراک گذاری


هرکی امیرحسین رو میشناسه میدونه اگر به چیزی بند کنه امکان نداره بشه حواسش رو پرت کرد حتی اگر شب بخوابه صبح که پامیشه یادش هست و خلاصه که سرش کلاه نمیره. یکی دیگه از بازهاش که خیلی دوست دارم اینه که جای شخصیت ها رو عوض میکنه مثلا یک روز امیرحسین بابا بزرگ و خاله سمیه امیرحسین است.خواهرم میگه امیرحسین تمام بهانه هایی رو که بابام برای کلید ندادن بهش آورده بوده دوباره به خودش برگردونده.
چند روز پیش تصمیم گرفتم برای یادآوری بعضی از کلماتی که امیرحسین به طرز بامزه ایی اداشون میکنه کمی وقت بذارم و اینجا ثبتشون کنم.بعضی از این کلمات اینها هستن
گیوار
گیوانه
مارکیوس(اسم ادکلون-شایدم یه حرف بد)
چولد(یولد)
مرده شده
کوشیده(کشته) شده
بگرس(برعکس)
فروشید(فروخت)
دوزید(دوخت)یخ بندونی شدم(سردمه)
براچی(با ضمه روی ب)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)