۷تیر۱۴۰۲
سلام.ورم پای بابابزرگ از بین رفته خداروشکر.امااا فشار بابا پایینه و بی حال .معمولا روی ۷.فشار منم معمولا ۹ونیمه
خاله سمانه رفته شمال
امشب رفتیم خداحافظی کنیم دو روزه بریم مشهد.بابابزرگ به امیرمحمدجان میگفت تو نری ها.پیشم بمون.خیلی هم جدی
کاشکی یکی از خاله ها برنامه اش جور میشد باهامون بابابزرگ و مامانی رو می اوردن مشهد دکتر
برای شنبه و یکشنبه نوبت اکو تخصصی و دکتر امینی گرفتیم.فعلا قراره مهدی اقا ببردشون
برعکس هفته ی اینده همه کااار دارن
کاش پسر بودم
یه اسنپ میگرفتم سه تایی میرفتیم همه کارامونو میکردیم برمی گشتیم
خدایا حکمتتو شکر
به حق امروز که عرفه است بابامو شفا بده
الهم اشف کل مریض
شب عیده اما اشکام بند نمیان
خاله سمانه رفته شمال
امشب رفتیم خداحافظی کنیم دو روزه بریم مشهد.بابابزرگ به امیرمحمدجان میگفت تو نری ها.پیشم بمون.خیلی هم جدی
کاشکی یکی از خاله ها برنامه اش جور میشد باهامون بابابزرگ و مامانی رو می اوردن مشهد دکتر
برای شنبه و یکشنبه نوبت اکو تخصصی و دکتر امینی گرفتیم.فعلا قراره مهدی اقا ببردشون
برعکس هفته ی اینده همه کااار دارن
کاش پسر بودم
یه اسنپ میگرفتم سه تایی میرفتیم همه کارامونو میکردیم برمی گشتیم
خدایا حکمتتو شکر
به حق امروز که عرفه است بابامو شفا بده
الهم اشف کل مریض
شب عیده اما اشکام بند نمیان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی