خرما
خرما(خودت اشاره کردی و اسمشو گفتی)تقریبا مطمئنم اسم خیلی چیزا رو بلدی اما رو نمی کنی
خاله(دل خاله ها رو بردی)
عمو
نون
پا
راستی برا دوتاییتون مسواک خریدم.خیلی دوستش داری.
خاله سمیه برای امیرحسین جاکارتی خریده.
دیشب امیرحسین خونه بابابزرگ موند تا با علی عمو رضا بازی کنه و البته شب هم پیش هم خوابیده بودن تو حال اما داداشیش اینقدر گریه کرد که نگو.تازگیا خیلی تقلید کارای امیرحسین میکنه و دوست داره باهاش خونه مامانی بمونه.امروزم امیرحسینو مامانی با واحد آورد خونمون.
خدا رو شکر ورم پلکم بهتر شده.
و خبر آخر داریم صاحبخونه میشیم.
خدایا شکرت.عافیت هممون رو ازت میخوایم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی