۵سالگیت مبارک امیرعلی قشنگم ❤️❤️❤️
سلام خوشگلای مامان از یک ماه قبل امیرعلی جان برای تولدش روز شماری می کرد هر روز یه عدد رو کم میکرد تا بفهمه که چند روز به تولد باقی موند صبح روز تولدش براش کادو خرید و تو خونه بهش دادیم چون روز آخر محرم بود به خاله ها گفتم تولد نمیگیریم برای امیر علی
بعد از ظهر که شد امیر علی گفت پس کیک تولدم کو !کیک انگری بردز بخرین
خاله سمانه هم که باهاش صحبت کرد با هم قرار گذاشتند که برند خونه بابابزرگ و تولد بگیرن براش به خاطر همین با هم دیگه رفتیم و یک کیک تولد خوشگل به سلیقه امیرعلی جان گرفتیم و بعد رفتیم خونه بابابزرگ .
به خاله ها هم زنگ زدیم بیان کیک بخورن و اوناهم اومدن . تولد جمع و جوری شد و با هم کیک رو بریدیم .خاطره خیلی خوبی برای امیرعلی باقیموند.مامانی و امیرحسین هم براش کادو خریدن از امیرحسین جان که توقع نداشتم ولی اونم با کارت خودش رفته بود و اسباب بازی جنگا با توپ والیبال و ماشین پلیس خریده بود و مامانی هم ماشین خریده بود به همراه یه کارتون کیککه اگه کیک تولد نداشت به جاش حساب بشه. خاله ها هم که هدیه تولد نقدی دادن هرچند اصلا راضی نبودم که کسی کاری کنه آخه تولد ساده بدون شام بد.
این هم از تولد ۵ سالگی پسر کوچولوی مامان. تولدت مبارک امیرعلی جان️️️️ انشالله امسال سال خوبی برات باشه همراه با سلامتی و عاقبت بخیری به امید خدا