اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

بوس

دوباره سلام تا یادم نرفته بگم که امیرمحمد عاشق تیپ زدنه و مثل دخترا روزی چند دست لباس عوض میکنه و در آخرین تلاش برا لباس پوشیدن تونست سرش و یه دستش رو از لباس رد کنه. امروز ظهرم در یک اقدام بی سابقه موقع نماز چادر رو کنار زد و دو تا بوس خوشگل ازم گرفت.برا خودش آواز میخونه لله لله لله
10 مرداد 1393

اولین شلوار پوشیدن

سلام به پسرای گلم. اولش امیرحسین جان که هر شب تو دعا جیم میشه و با سجاد و بقیه پسرا میرن تو پارک دزد و پلیس بازی میکنن. دیشب خونه بابابزرگ افطاری دعوت بودیم و امیرحسین آخر شبی اونجا مونده و امروزم باهاشون م رفتی. دومش امیرمحمد جان تپلی مامان.که همش خودشو لوس میکنه.تنبل خان هنوز حرف نمیزنه نه که نتونه زورش میاد هرچی یادش میدیم مال همون موقعه و برعکس داداشی که خیلی زود حرف میزد .زورش میاد حرف بزنه.برای اولین بار خودش شورتشو پوشید. سومش دوباره دیشب تا صبح بیدار بودم و فکرای بد نمیذاشت بخوابم.کاش بابا از تعریف کردن این چیزا فاکتور بگیره من حساس شدم نمیخوام ازشون حرفی باشه.امیدوارم خداوند خودش همه چی رو درست کنه. دوستون دارم گل پسر...
2 مرداد 1393

بابابوزو

امیرمحمد جونم سلام.خوشگلم این دو سه روز بیشتر از همیشه با هم بودیم همو لوس کردیم.بازی کردیم خندیدیم.خونه بابابزرگ رفتی و عاشق خاله سمیه شدی و با دیدنش قهقهه زدی.صبحم خونه بابابزرگ رفتیم و اونجا حسابی آب بازی کردی و خودتو خیس کردی راستی بالاخره میگی:بابابوزو یعنی بابابزرگ. همراه داداشی ماشین پیکان زرده رو تو و بیرون شستین یه کارواش حسابی. الان برگشتیم و شیر خوردی و خوابیدی.عاشقتم.بوس
16 تير 1393

خاموش!!!

امیرمحمدم سلام.خوشگلم قشنگ میگی:خاموش به چی؟به برق خاموش به کامپیوتر خاموش یا تلویزیون کماکان عاشق عروسکاتی و خاله بازی میکنی کاری که داداشی اصلا نکرد.اونا رو بغل میکنی رو پا لالا میکنی با خودت میبری دوره قرآن به بچه ها میدیش و بهد به زور اونو میگیری. عاشق ماسازی و زود بالشت میاری و دراز میکشی(خاله نرگس معتادت کرده) حواست به لباسات هست موقع غذا خوردن اگه کثیف بشه رو اعصابته تا وقتی که تمیزش کنیم به لباس نو خیلی اهمیت میدی نی نی روی لباساتو دوست داری. عاشق رقصیدنی کاری که تو خونمون هیچ کی بلد نیست. اگه حواسمون به تلویزیون باشه بایدد خاموشش کنی.بعله قلدری دیگه. و اگه جیش داشته باشی با تانک نمیتونیم جاتو عوض کنیم تو ی...
9 تير 1393

خرس

سلام پسرا امروز خونه خاله نرگس رفتیم در بدو ورود امیرمحمد جان روی مبل خاله جیش کردند.ماکارونی درست کردیم و برگشتیم.امیرحسین خونه مامانی رفت وداداشیش تا خونه گریه کرد دیگه مردی شده واسه خودش. الانم به امیرمحمد یاد دادم میگه:خرس
4 تير 1393

بدون عنوان

امیرمحمد نازم سلام.خوشگلم نماز میخوندم و حداقل 40بار صدام زدی مامان.آخرش اومدم دم در حموم داداشی میگی رو سرش آب میریختم تو رو صدا میزد.فدات شم ماهی مامان .فقط منتظری بپری حموم. حالا به بابا و داداشی هم بعضی وقتا میگی:مامان.فدات شم.بوس
22 خرداد 1393