اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

امیرمحمد جانم

امیرمحمدو بردم دستشویی میگه اسم منو فرید کنین عاشق ماشینی و انواع ماشین سمند رو از دور تشخیص میدی حافظه تصویری عالی داری از خیابون رد میشیم میگی اینجا رستورانه.همونی که برای تولد امیرعلی رفتیم
29 آذر 1395

پیشتازان

امیرحسین جزو گروه پیشتازان مدرسه شده و الان لباسشو کامل کردم.اسم معلم کلاس دومش خانم هامونیه
29 آذر 1395

بزرق نه بزرگ

سلام خوشگلای مامان. دیشب سه تاتونو خونه مامانی گذاشتیم و رفتیم بازار. برگشتنی خاله سمیه هم اومد و امیرمحمد میگه خاله اجازه ات رو از مهدی آقا بگیر تو کرسی بخوابیم. شب اونجا موند صبحم سیده زهرا اونجا بود و با هم بازی کردین. منتظر بابا هستیم بیاد نهار بخوریم امسال یلدا هنوز معلوم نیست کجا بریم دوستون دارم.بووووس
29 آذر 1395

سه ماه و سه روزگی امیرعلی جانم

سلام پسرای گلم.امروز امیرعلی جان سه ماه و سه روزشه.از ساعت دو تا هشت و نیم با هم بودیم.اولین شبی بود که تنها بودیم. بقیه رفته بودن م. برای اولین بارم خیلی بالا اوردی.کل لباسات و لباسای منو خیس کردی داشتی قطره اد میخوردی الانم امیرمحمد همش میخواد تایپ کنه. امیرحسینم صیح رفته دندان پزشکی اموزش ببینه برای عصب کشی دندونش.خیلی دوست داشت منم باهاش برم که نتونستم برم اخه داداشیا خواب بودن هفته بدی بود بچه ها آنفولانزا گرفته بودن. خدا رو شکر تموم شد. دوستون دارم.بوووس
19 آذر 1395

تب

امیرعلی جان تب کردی37.6 که باید نیم اضافه کنم و ناله میکنی سر شب بهت استامینوفن دادم خوب شدی الان دو و ربع نصفه شبه.امیرحسین و امیر محمد تو هال افتادن با دستگاه بخور تو اینجا.تو بغلم خوبی میذارم ناله و سرتو چپ و راست میکنی.نکنه گوشت درد میکنه. خدایا ما رو با بجه هامون امتحان نکن.سلامتی همه نری به خصوص پسرامون ازت میخوام.امام رضا جان نظری بهمون بنداز.
15 آذر 1395

تب

امیرعلی جان تب کردی37.6 که باید نیم اضافه کنم و ناله میکنی سر شب بهت استامینوفن دادم خوب شدی الان دو و ربع نصفه شبه.امیرحسین و امیر محمد تو هال افتادن با دستگاه بخور تو اینجا.تو بغلم خوبی میذارم ناله و سرتو چپ و راست میکنی.نکنه گوشت درد میکنه. خدایا ما رو با بجه هامون امتحان نکن.سلامتی همه نری به خصوص پسرامون ازت میخوام.امام رضا جان نظری بهمون بنداز.
15 آذر 1395

تب لعنتی

سلام گل ای من.از دیروز درگیر مریضیتونیم اول امیرحسین تب و تهوع الانم امیرمحمد دعا میکنم امیرعلی دیگه نگیره😯😯😯 تقریبا پنج روز تعطیل بودین و خونه بابابزرگ.همشون مریضن  
12 آذر 1395
1