اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

امروز

سلام.خاله نرگس مشهد.بابابزرگ و مامانی خم امشب ساعت ده با اتوبوس میرند مشهد.خوش به حالشون.امیرحسین الان اونجاست من و امیرمحمد تو خون ایم.بابا هم خونه اون بابابزرگ نهار دعوته.برا نهار خورشت داوود پاشا درست کردم.خوب بود.
14 مرداد 1394

حرف بد

متاسفانه باید بگم امیرمحمد جان میگه کثافت بله حرف بد میزنی.وای وای وای
9 مرداد 1394

خوش سلیقه

آماده شدیم بریم بیرون.مانتو آبی و شال تقریبا خاکستری پوشیدم با کیف عسلی.امیرمحمد اومده کیفم گرقته برگردونه از تو کمد کیف آبی رو بهم میده میگه مامان این خوشگله😆😘😘😘😘 دستبند بعد از دو سال پوشیدم برم عروسی.خوب تا حالا ندیدنش همش میگه مامان خوشگله من ندارم.بخریم؟ کماکان میگی!اه جی جی مامان فاطی.صداتو میکشی و ناز داری.خوبه پسری ها تازگی ها از گریه شدید برا رسیدن به مقاصد کمک میگیری.دوست دارم.بوووس الانم میگی مامان فاطی ناخون میخورم😲😲انگشتت تو دهنت.بهترین کار آینه که عکس العمل نشون ندم. چراغا هم تو روز روشن داری همراه پنکه. و شب خاموش میکنی. امیرحسین دیگه حوصله اش سر رفته و میگه نکنه پرایدمونو فروختی.میگم دست بابابزرگ که ماشین ندارن.میگ...
8 مرداد 1394

مرداد94

سلام.خوشگلای مامان.عروسی نجمه خاله هم به خوبی تموم شد و به امیر محمد خیلی خوش گذشت طوری که آخرین ماشینی که هز تالار بیرون رفت ما بودیم.ماشین عروس رو دیدی و میگی واییی چه قدر گل.و دوست داشتی بری توش بشینین.تو خونه هم همش رو مبل کنار مجید آقا بودی. یک هفته ای خونه بابابزرگ مهمون بودین و به دل امیرحسین شد.آخه پنج تااااجوجه!!!!تو خونمون دیدیم. راستی مرغ عشقی مامانی هم شش تا تخم گذاشته که دوتاشون فعلا دنیا اومدن.امیرمحمدم دست همه رو میگیره و میره جوجه ها رو ببینن. با محمد متین و سید زهرا جوری و حالا دیگه امیرمحمدم دوستشون داره و میگه سنگینه تا اونو از مامانش بگیرم و رو پاهای خودش بذارم.امیرحسین خیلی محمد متینرو دوست داره و لقب سردسته خرابکا...
7 مرداد 1394