واکسن شش سالگی
سلام خوشگل مامان.امروز ساعت یازده اومدم دنبالتان مهد و یکراست رفتیم مرکز بهداشت.اونجا بهتگفتم اومدم واکسن بزنیم.خوب ترسیده بود و موقع واکسن بدجور داد میزی که تیزه بهم نزنید.ولی همون لحظه بودش و بعد گفتی درد نداره.بعدشم بهت یک قاشق غذاخوری پر شربت استامينوفن دادم و رفتیم خونه بابابزرگ.منم برگشتم مدرسه.الان خوبی تب نداری.اما دستت درد میکنه برات حوله سرد گذاشتم.عشق منی.بو وس😉😃😊
نویسنده :
ماماني
20:25