اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

کرونا امیکرون

بهمن ۱۴۰۰ که با این همه رعایت کردن گرفتار کرونا شایدم امیکرون شدیم روز اول دوشنبه۴بهمن سردرد خیلی خفیف داشتم روز دوم سه شنبه۵بهمن سر کلاس لرز شدید گرفتم طوریکه قابل تحمل نبود و زنگ آخر رو تعطیل کردم با همون لباس و پالتو زیر پتو لرز داشتم و استامینوفن خوردم بیدار شدم نه تنها خوب نشدم که سردرد و گلودرد هم اضافه شد.امیرمحمدم بی حال شده بود. ۱۱به بعد بچه ها تب کردن و بدن درد و سردرد. نصفه شبم با خوردن شربت و قرص هر سه تایی تهوع گرفتند دو دقیقه بالا سر بکی بودم دوباره پتو رو دور خودم می پیچیدم و از درد ناله میکردم. بابا هم از همه بدتر بود گلودرد و سرفه داشت روز سوم چهارشنبه ۶بهمن با زنگ بابا بیدار شدم طفلک بابابزرگ دم به دقیقه تماس...
9 بهمن 1400

آذر۱۴۰۰

سومین ویزیت دکتر سلام پسرای مامان انشالله که حالتون خوب باشه از اول آذر مدرسه ها حضوری شد و ما رفتیم مدرسه بعد از دو هفته مدرسه های شما هم حضوری شد یه هفته ۲ روز میرین مدرسه و یک هفته هم سه روز میرین مدرسه سرویس فعلاً ندارین من خودم سرویس تون شدم بابا که نیست برای امیرعلی هم پیش دبستانی مجازی ثبت نام کردیم آخر هفته ها معمولاً همراه بابا بزرگ و مامانی میریم م.. تا شب اونجاییم و بعد از نماز برمیگردیم خیلی برای من خسته کننده شده ولی خوب فقط و فقط بخاطر بابا میریم و اصلا غر نمیزنم بابابزرگ هم گاهی خوبه و گاهی نفس تنگی داره.چه گریه های یواشکی که دلم میگیره و میبینم کاری از دستمون برنمیاد کاش بابابزرگ حداقل یه آنژیو میشد سوم...
13 آذر 1400

مهر۱۴۰۰

دوباره مهر مجازی و شلوغی کلاسها و درس و مشق و تکلیف و کلاس آنلاین هیس اروم باش داد نزن  صدات رفت تو کلاسم  ساکت باش . . . طفلک بچه های ما.هیچی از بچگی نمیفهمن🤨 کلاسای امسالم داخل اسکای رومه یعنی ۶۰دقیقه فقط خودت حرف بزنی و ریاضی توضیح بدی 😒😒😒 قراره از هفته ی اینده کلاسای امیرمحمد جان هم دو روز حضوری بشه.دقیقا زمانش با کلاس من یکیه.حالا دغدغه چه جوری برسونمش مدرسه وقتی خودم سر کلاسم هم اضافه شده🙃🙃🙃 بابا هم امسال مدیر مدرسه شده و هر روز میره اون شهر عملا نیست.😐😐😐 بابابزرگم که لجبازه و مریض.کاش لااقل قرصاشو میخورد خیالمون راحت بود🥺🥺🥺دوباره نفس تنگی داره قشنگ معلومه اما میگه خوبم. و من خوبم خوب...
14 مهر 1400